
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین
احمد ملکی؛ مسئول موسسه پژوهشی امام علی(ع) و
استاد سطوح عالی حوزه شامگاه هشتم دیماه در نشست علمی «
ظرفیتها و چالشهای فلسفه پژوهی در حوزه و دانشگاه» که از سوی انجمن فلسفه و حکمت دانشگاه الزهراء(س) برگزار شد با بیان اینکه فلسفه یک حرکت عقلی در مورد سؤالات بنیادین بشر است، گفت: بشر در دنیا با سؤالات بنیادین روبرو است؛ اینکه من از کجا آمدهام و آیا قبل از دنیا وجود دیگری داشتهام، آیا بعد از این جهان، حیات دیگری وجود دارد، آیا اصل علیت بر جهان حاکم است و آیا علتی این جهان را پدید آورده است که در اسلام به آن الله و در فلسفه اسلامی، واجب الوجود میگوییم. حتی این نوع پرسشها برای بچهها هم ایجاد میشود. آیا خدا دنیا را خلق و مانند ساعت کوکشده رها کرده است؟
ملکی بیان کرد: فرض کنید ما اگر مسلمانزاده نبودیم و مسیحیزاده بودیم آیا باید دین آبا و اجدادی خود را میپذیرفتیم یا اینکه برای آن دنبال دلیل بودیم؛ ما نمیتوانیم بگوییم خدا هست چون قرآن گفته است؛ ابتدا باید وجود خدا را اثبات کنیم و بعد بگوییم قرآن اینطور میگوید. این روش، عقلایی است و البته نوع نگاه به بحث فلسفه باعث پیدایش مکاتب فلسفی مختلفی شده است که فقط یکی از آنها فلسفه اسلامی است.
رئیس مؤسسه پژوهشی امام علی(ع) به نسبت فلسفه و دین در حوزه و دانشگاه، فلسفه و روش پژوهش و فلسفه و عمقبخشی به آن پرداخت و گفت: علم کلام که وظیفه دفاع از دین را دارد مانند بازاریابی است که قصد دارد کالای خود را بفروشد و حتی در مواردی سکوت میکند و یا از جدال احسن بهره میبرد و فضا، فضای اقناع است لذا قیل و قال کلامی در جهان اسلام زیاد بوده است و مکاتب مختلف ایجاد شد که حتی برخی، دیگری را تکفیر کردهاند و این بحث را پیش کشیدند که آیا کلام قدیم است یا جدید و اگر جدید است عاملی برای تحول در خداست و اگر خدا تحولپذیر است پس جسم است و ... لذا دیدی که خواجه نصیر طوسی به امامت و عصمت و ... دارد با علامه حلی فرق دارد.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه با بیان اینکه فلسفه هم نسبتی با دین دارد، افزود: مثلا ابنسینا به این نتیجه رسید که معاد جسمانی در فلسفه و برخلاف دین قابل اثبات نیست بلکه حتی فضای عقلی و فلسفی در این بحث خلاف و ضد آیات قرآن است؛ البته او گفته است چون پیامبر(ص) و قرآن معاد جسمانی را قبول دارند من هم میپذیرم؛ ملاصدرا البته نه تنها معاد جسمانی را پذیرفت بلکه برهان هم برای آن اقامه کرد؛ گرچه برخی میگویند ملاصدرا صورت مسئله را تغییر داده است لذا امروز هم کسانی هستند که میگویند معاد جسمانی از آیات و روایات قابل اثبات نیست.
فلسفه در حوزه لباس کلام پوشیده
ملکی با بیان اینکه در حوزه فضای غالب این است که ما هر طور شده است باید از دین دفاع کنیم و اصلا نهاد حوزه برای دفاع از دین و تبلیغ و ترویج آن ایجاد شده است، اظهار کرد: فلسفه هم اگر در حوزه بعد از آن همه ماجرا پذیرفته شده است برای دفاع از دین است در حالی که یک پژوهشگر در آمریکا و یک کشور سکولار دنبال یافتن جواب برای پرسشهای بنیادین خود از طریق فلسفه است؛ پس فرق است بین دو نفر که فلسفه را برای دفاع از دین میخوانند با کسی که فلسفه را برای پرسشهای بنیادین میخواند.
وی افزود: یک استاد فاضلی به بنده گفت من مدتی فلسفه میخواندم ولی وقتی دیدم با دین سازگار نیست آن را کنار گذاشتم و حتی نقل است علامه حسنزاده آملی مدتی حالت ناراحتی داشتند زیرا احساس کرده بود بین برخی مطالب فلسفی و دین تضاد وجود دارد ولی برخی همواره در تلاش هستند تا بین متون نقلی و استدلال عقلی هماهنگی و آشتی ایجاد کنند. بنده چندین مقاله در هماهنگی بین فلسفه و دین نوشتهام لذا در این بحث دنبال توصیف هستم و نه قضاوت. بنابراین در فضای حوزه فلسفه گرایش به دفاع از دین پیدا کرده است و در حقیقت کلامی در لباس فلسفه است.
ملکی اضافه کرد: در فضای دانشگاه چون پیشفرضهای دینی پررنگ نیست و افراد به دید دفاع از دین وارد این عرصه نمیشوند لذا فلسفه به سمت فلسفه غرب گرایش دارد و هر کدام از این دو چالشها و یکسری ظرفیتهایی دارند؛ بنابراین اگر فلسفه را برای خود هدف فلسفه بخوانیم موفقیت دانشگاه بیشتر بوده است و اگر فلسفه را برای دفاع از دین بخوانیم حوزه علمیه موفقتر بوده است و کسانی چون ملاصدرا در این عرصه موفقتر از دیگران بودهاند.
تلاش برای وحدت علمی بین حوزه و دانشگاه
همچنین شهناز شایانفر؛ دانشیار دانشگاه الزهرا(س)، در سخنانی با تاکید بر وحدت حوزه و دانشگاه در کلام بزرگان انقلاب از جمله مقام معظم رهبری با بیان اینکه یکی از محورهای وحدت حوزه و دانشگاه میتواند رشد علمی و تربیت افراد متعهد و اخلاقمدار باشد و به تعبیری رشد علمی همراه با تقویت ارزشهای دینی ملاک است، گفت: حوزه و دانشگاه میتواند در پژوهشهای نظری و کاربردی در عرصه اخلاق و علم، فلسفه و دین و علوم انسانی و حقوق و ... با هم تعامل داشته باشند لذا تولید علوم انسانی اسلامی میتواند به تلاقی حوزه و دانشگاه بینجامد.
وی افزود: حوزه میتواند مرجعی برای انتقال ارزشهای معنوی به دانشگاه باشد و دانشگاه هم میتواند پژوهش روشمند را تقویت کند. حوزه و دانشگاه باید در کنار هم به شبهات و حل مسائل اجتماعی و اقتصادی و ... بپردازند. محور دیگر هم تقویت گفتمان علمی و دینی با برپایی نشست علمی و ... است.
تاکید بر گفتوگوی فلسفی
ملکی در ادامه در سخنان مجددی گفت: نتیجه تجربه عینی بنده و انس با استادان فلسفه در حوزه و دانشگاه برای بنده مؤید این مطلب است که بر گفتوگو تاکید دارند؛ آقای دکتر اعوانی بارها تاکید فرمودهاند که باید با فضای بینالمللی گفتوگوی فلسفی داشته باشیم؛ گفتوگوهایی مانند مباحث علامه طباطبایی و هانری کربن که علامه در عین افاضه، استفاده هم کرده بود.
وی افزود: در حوزه ما با برخی افراد مواجهیم که در کلام هم مسلک کاملا اشعری دارند و کلام اشعری را در قالب فلسفه به مخاطب میرسانند و این کار را با دستکاری در براهین فلسفی انجام میدهند؛ ملاصدرا هم در ابتدای کار نگفت دین و فلسفه در تضاد هستند لذا فاتحه فلسفه را میخوانم؛ او با برهان بین این دو جمع کرد.
ملکی با بیان اینکه فضای دانشگاهی با آزاداندیشی فلسفی هماهنگتر است و از طرفی توجه روحانیت و حوزه به دین هم سبب شده است تا رویکرد عقلانی و فلسفی در دفاع از دین هم تقویت شود، گفت: هماهنگی بین فلسفه و دین از نتایج نگاههای عقلانی در حوزه است و یکی از محورهای وحدت حوزه و دانشگاه هم همین است که حوزه از ظرفیت فلسفی دانشگاه و دانشگاه هم از تحقیقات اخیر در حوزه فلسفه و رابطه آن با دین استفاده کند تا یک سیستم جامع عقلانی ارائه شود.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه با اشاره به فلسفه و روش پژوهش، تصریح کرد: در این عرصه در سطح حوزه کارهای بسیار خوبی در چند سال اخیر انجام شده است مثلا در شرح کتاب اسفار 30 جلد کتاب نوشته شده است یا سایر منابع فلسفی و در دانشگاه هم در مجلدات کمتری به کارهای فلسفی پرداخته شده است؛ در دانشگاه رویکرد مقالهمحوری و پایاننامه نویسی رواج بیشتری دارد یعنی احساس بر این است که ارزش مقاله از حیث اعتباربخشی و ارتقای علمی و پذیرش در دانشگاه بهتر است تا اینکه سراغ چند جلد کتاب برود و البته حوزه هم به این سمت با شور و هیجان پیش میرود.
نقد بر رویکرد حوزه به مقالهنویسی
ملکی تاکید کرد: بنده خدمت آقای گلشنی بودم و ایشان به شدت فرایند مقالهنویسی را نقد کرده و میگویند در مراکز معتبر جهانی، مقالهنویسی مهار شده است؛ متاسفانه موضوعی که دانشگاه باید در آن تجدیدنظر کند حوزه با حرص و ولع به سمت آن میرود و سرانجام آن این است که اگر خیلی بهروز شود هم باز همان دانشگاه خواهد شد و بزرگانی از این ملاک(مقالهنویسی) خون دل میخورند.
وی افزود: در حوزه هم مثلا 30 جلد کتاب در مورد یک بحث نوشته شده است که اگر کسی بخواهد دنبال مطلبی بگردد زمان زیادی باید وقت صرف کند و متاسفانه گاهی ساختار مناسب پژوهشی هم ندارد ولی مقاله ساختار و چکیده و کلیدواژه و نتیجهگیری دارد که مخاطب سریعا به محتوا دسترسی دارد.
استاد سطوح عالی حوزه با تاکید بر اینکه ما باید هم سنت حوزوی خود را از جهاتی حفظ کنیم و هم دانشگاه را اصلاح کنیم، تصریح کرد: حوزه باید ساختارمند و منظمتر بنویسد زیرا الان حوصله افراد کم شده است و از طرفی دانشگاه نباید صرفا دنبال تعدد مقاله و ارتقای علمی و ... باشد و محتوای علمی را رقیق کنند. البته نه اینکه هر مقالهای عمیق نیست و نه اینکه در حوزه فرد روشمندی نداریم.
انتهای پیام